در پایان سال 2009 برای تولید نمایش دیگری با عنوان"شطرنج با ماشین قیامت" که اولین کار مشترک ایران و کاناداست، به ایران سفر میکنم. این پروژه با همکاری شرکت تک چراغ و گروه تئاتر ایرانی تولید میشود. فکر میکنم تا آن زمان ترجمه فارسی"پرده" آماده شده باشد
در پایان سال ۲۰۰۹ برای تولید نمایش دیگری با عنوان"شطرنج با ماشین قیامت" که اولین کار مشترک ایران و کاناداست، به ایران سفر میکنم. این پروژه با همکاری شرکت تک چراغ و گروه تئاتر ایرانی تولید میشود. فکر میکنم تا آن زمان ترجمه فارسی"پرده" آماده شده باشد
شاهین صیادی مدیر تئاتر"تک چراغ" از کانادا و کارگردان نمایش"پرده" از ترجمه این نمایشنامه به زبان فارسی و تولید دوباره آن با حضور بازیگران ایرانی خبر داد.
صیادی، در گفتوگو با سایت ایران تئاتر گفت:«نمایش"پرده" برای اجرا در کانادا و برای مخاطب انگلیسی زبان تولید شده است. در کانادا با استقبال خوب تماشاگران روبهرو بودیم و تماشاگران ایرانی از من خواستند در جشنواره تئاتر فجر شرکت کنم. شب گذشته در جریان اجرا به من پیشنهاد شد که نمایشنامه را به فارسی ترجمه کنم. مجموعه تئاترشهر نیز نسبت به اجرای این نمایش با بازیگران ایرانی ابراز علاقه کرد.»
وی در ادامه به برنامههای آینده نمایش"پرده" در ونکوور، مونترال و پارس برو اشاره کرد و افزود:«در پایان سال 2009 برای تولید نمایش دیگری با عنوان"شطرنج با ماشین قیامت" که اولین کار مشترک ایران و کاناداست، به ایران سفر میکنم. این پروژه با همکاری شرکت تک چراغ و گروه تئاتر ایرانی تولید میشود. فکر میکنم تا آن زمان ترجمه فارسی"پرده" آماده شده باشد و بتوان در مورد اجرای فارسی آن صحبت کرد.»
وی با پذیرش این که زبان انگلیسی در این اجرا به ارتباط کار با مخاطب لطمه وارد کرده، گفت:«هیچ کس نمیگوید اجرا را دوست نداشته بلکه بیشتر درباره این که چرا به زبان دیگری اجرا شد صحبت میشود. قبول دارم که وقتی نمایش مستقیماً به زبان فارسی شروع میشود و بینش، تصویر و قصه شرقی دارد اما به زبان بیگانه اجرا میشود به آدم برمیخورد. مسلماً اگر یک نمایشنامه از شکسپیر را با زبان اصلی میدیدید از عدم ارتباط و زبان صحبت نمیکردید چون تکلیفمان با آن نمایش روشن است. فقط چگونگی اجرا، تکنیکها و بازیها را میدیدید.
نمایش"پرده" قصه شاهزاده خانم ایرانی در دوره قاجار است که در زمان مشروطه مجبور به مهاجرت میشود. از کشورهای مختلف میگذرد. در فرانسه مقیم میشود و ازدواج ناموفقی با یک شاهزاده ترک دارد و پس از آن با یک آلمانی ازدواج میکند. جنگهای جهانی را پشت سر میگذارد، همسرش در سیبری ناپدید میشود و سرانجام با دخترش به کشور بازمیگردد.»
صیادی این داستان را از مناظره نوه و مادربزرگ در زمان جنگ تحمیلی آغاز میکند. مادربزرگ ضمن مرور زندگیاش، 85 سال تاریخ معاصر کشور و عشق و علاقهاش به وطن را بیان میکند. او در این نمایش از تکنیکهای نمایش ایرانی به خصوص تعزیه استفاده بسیار کرده است.